همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی / چه زیان ترا که من هم برسم به آرزویی
به کسی جمال خود را ننموده ای وبینم / همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی
همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار چنگی / من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی
چه شود که راه یابد سوی آب تشنه کامی / چه شود که کام جوید زلب تو کام جویی
شود اینکه از ترحم دمی ای سحاب رحمت / من خشک لب هم آخر زتو تر کنم گلویی
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت / سر خم می سلامت شکند اگر سبویی
همه موسم تفرج به چمن روند وصحرا / تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی
السلام علیک یا حجتبنالحسن المهدی «عجل الله تعالی فرجه الشریف»
یا امام رضا
حنجره نورانى ات، جرعه نوش سم ستم سیه دلان مى شود
و طنین هق هق زائرانت تا قیامت گلوى سوخته ات را یاد مى کند
شهادت مظلومانه امام رضا (ع) تسلیت باد !
سلام ای غایب بی نشان !
ای بهانه ی تمام گریه هایم ! ای آقای ندیده ام!
امشب دلم دوباره بیقراری می کند,
ستاره می شمارد و سراغت را از ماه می گیرد,
تو تمام اشتیاق کُمیل من،
تمام گریه های ندبه ی من و تمام دلتنگی سَمات من هستی
پس بیش از این ما را چشم انتظار و بی قرار مخواه
و با آمدنت نور صفا و صداقت و صمیمیت بر
دلهای تاریک عالمیان بتابان.
رخت ِ زیبای آسمانی را
خواهرم با غروربر سر کن
نه خجالت بکش نه غمگین باش
چادرت ارزش است باور کن
بوی ِ زهرا و مریم و هاجر
از پر ِ چادرت سرازیر است
بشکند آن قلم که بنویسد:
“دِمُدِه گشت و دست و پا گیر” است
توی بال ِ فرشته ها انگار
حفظ وقت ِ عبور می آیی
کوری ِ چشمهای بی عفت
مثل یک کوه نور می آیی
حفظ و پوشیده در صدف انگار
ارزش و شان خویش میدانی
با وقاری و مثل یک خورشید
پشت ِ یک ابر ِ تیره میمانی
خسته ای از تمام مردم شهر
از چه رو این قدر تو غم داری؟
نکند فکر این کنی شاید
چیزی از دیگران تو کم داری !!
سمت ِ جریان ِ آبها رفتن
هنر ِ هر شناگری باشد
تو ولی باز استقامت کن
پیش ِ رو جای بهتری باشد
پر بکش سمت اوج میدانم
که خدا با تو است در همه جا
پر بزن چادرت تو را بال است
و بدان می برد تو را بالا
در زمانی که شان و ارزش جز
به دماغ و لباس و ماشین نیست
توی چادر بمان و ثابت کن
ارزش واقعی زن این نیست …!!!